نگاهی به تاریخچه ایوان «تلگراف خانه» و کاشی های آن اعلام جزئیات پیاده‌روی جاماندگان اربعین در مشهدمقدس (۲۳ مرداد ۱۴۰۴) قلندر شریف: بسیج امکانات کشوری در دهه آخر ماه صفر برای مشهد وجود ندارد تلاش برای تامین ۲۷۰ واگن جدید برای مترو مشهد تأمین باتری پرظرفیت برای مدیریت خاموشی چراغ فرماندهی ۵۰ تقاطع مشهد امپراتوری ضایعات | روایتی از سودی هنگفت، اما با معضلات اجتماعی و بهداشتی برای دیگران هوای کلانشهر مشهد امروز قابل قبول است (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) ناترازی برق و کم‌آبی، تهدیدی برای ترافیک شهری و فضای سبز مشهد شهردار مشهد مقدس: شهرآرا زبان گویای مردم است | ۴۷ پروژه شاخص را تا پایان سال به اتمام می‌رسانیم رتبه مشهد در تفکیک زباله در مبدا بالاتر از میانگین کشوری است | گزارش شهرآرا از دهمین نشست علمی–تخصصی «یک شهر تجربه» سخنگوی شورای اسلامی شهر مشهد: تا بررسی مدارک دو کاندیدای ریاست شورا، آقای ناصحی همچنان رئیس هستند اعضای کمیسیون‌های تخصصی شورای ششم شهر مشهد در سال پنجم مشخص شدند نگاهی به عمارت ۷۴ ساله شهرداری مشهد | بلدیه ارض اقدس آغاز فعالیت ناوگان اتوبوسرانی و متروی مشهد، از ساعت ۶ صبح فردا (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: شورا تمام وقت خود را صرف خدمت به مردم کرده است یک بام و دو هوای مدرسه‌سازی در مشهد شهردار مشهد مقدس: صداوسیما نقش بی‌بدیلی در امیدآفرینی و انسجام ملی دارد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۱۴ مرداد ۱۴۰۴) | پایداری وضعیت جوی تا پایان هفته تاریخ حفر چاه و تأثیر این تلاش در تأمین آب شرب برای مشهد برگزاری انتخابات هیئت‌رئیسه شورای اسلامی شهر مشهد برای سال پنجم + فیلم درباره پروفسور بول ون مردی که در مشهد دوباره متولد شد
سرخط خبرها

امپراتوری ضایعات | روایتی از سودی هنگفت، اما با معضلات اجتماعی و بهداشتی برای دیگران

  • کد خبر: ۳۵۰۰۰۷
  • ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶
امپراتوری ضایعات | روایتی از سودی هنگفت، اما با معضلات اجتماعی و بهداشتی برای دیگران
سود هنگفت، جیب صاحبان انبار‌های ضایعات را پر کرده، اما معضلات اجتماعی و  بهداشتی را در مشهد رقم زده است.

شهرآرانیوز، بعضی هایشان موتور دارند، بعضی‌ها گاری دستی، اما غالبا با یک گونی روی دوششان در شهر می‌چرخند. آن‌ها به دنبال ضایعات به همه جا سرک می‌کشند؛ سطل‌های زباله، خرابه ها، اماکن دپو و هرجایی که زباله باشد. نقطه شروع ماجرا، همین جاست. روزانه میلیارد‌ها تومان در مافیای خریدوفروش زباله بین افراد دست به دست می‌شود. طبیعی است به همان نسبت که میزان زباله گردی زیاد می‌شود، تعداد انبار‌ها و محل‌های نگهداری هم بیشتر و بیشتر می‌شود و به همان نسبت دلهره و وحشت را به جان ساکنانی می‌اندازد که همسایه دیواربه دیوار آن‌ها هستند. قلمرو پیشروی انبار‌ها تا محدوده‌های مسکونی هم رسیده است، نرم نرمک پیش آمده و کوچه پس کوچه‌های حاشیه شهر را فتح کرده است؛ سوله‌های بزرگ کیپ به کیپ، با محوطه بزرگ و انبارمانند پشت آن که غالبا مخروبه است. نقطه مشترکشان، زباله‌های تلنبارشده است که با چشم پوشی صاحبان آن‌ها بر قانون، وزنشان سنگین و سنگین‌تر می‌شود. برخی ها، پا را فراتر گذاشته و به خود اجازه داده‌اند فضای مسکونی داخل محدوده شهری را نیز انباری برای خریدوفروش کنند.

روایت یک بازدید میدانی

مشهد، شهرستانی با چهارصد روستا و آبادی، بیش از ۳ میلیون نفر جمعیت دارد. به این اضافه کنید نزدیک به یک میلیون و۳۰۰هزار حاشیه نشین را که در بافت‌های شهری نامتقارن و درهم تنیده زندگی می‌کنند. در نقشه شهری، انبار‌های ضایعاتی بیشتر در روستا‌های پرجمعیت و حریم مشهد مانند «کشف»، «زرکش»، «کال زرکش» و به ویژه «همت آباد» جا خوش کرده‌اند.

راننده هم که اعلام نکند و نگوید کدام نقطه از شهریم، پیداست که ماشین در سرازیری حریم شهر افتاده است؛ از همان قسمتی که گردوخاک در میان آفتاب داغ تابستان بلند می‌شود و چشم را‌ می‌زند.

شکل وشمایلشان به هم رفته است؛ چهاردیواری‌هایی که به اجبار نام «خانه» را گرفته‌اند و تاب باران و سرمای زمستان را ندارند؛ مناطقی که قومیت‌های مختلف را با هم همسایه کرده است. بخشی ته لهجه عربی دارند و یک گروه، ایرانی‌هایی هستند که به گفته خودشان، پول جیبشان با اجاره خانه‌ای در بخش‌های دیگر شهر همخوانی ندارد. مرزبندی بین خانه‌ها و انبارها، دیواری کم جان است.

ضایعات؛ از همه نوع

گاه شاکله انبارها، سازه‌هایی کم جان و ناپایدار است که با اندک وزش بادی، بیم فروپاشیدنشان می‌رود. بعضی هایشان را سقفی ایرانیتی پوشانده است. برخی سقف‌ها تا نصفه آمده و نصفه نیمه و بلاتکلیف رها شده‌اند.

دیوار‌ها ضعیف و کوتاه هستند و‌ می‌توانند همه چیز را سخاوتمندانه با همسایه تقسیم کنند و دریغ هم ندارند؛ از بوی شیرابه‌ها گرفته تا نان‌های کپک زده که شامه آدم را پر می‌کند و تمامی ندارد! جولان موش و حشره، تهوع و دل آشوبه آدم را بیشتر می‌کند؛ آن هم در این روز‌های گرم و داغ تابستانی. سگ‌ها غریبه که می‌بینند، پارس می‌کنند و مالکان با چشم پوشی بر قانون، همه چیز را در محل جا داده‌اند؛ از ضایعات آهن گرفته تا قوطی‌های کنسرو، رب و ظروف پلاستیکی.

دوباره نگاهم می‌افتد به سازه‌هایی که موقتی و لرزان‌اند. معلوم نیست برف و بوران زمستان را چطور تاب می‌آورند. به این‌ها اضافه کنید خطر وقوع حوادث احتمالی را. با این حجم از پلاستیک و کیسه و مواد، اگر شعله‌ای به جانشان بیفتد، آتش چطور مهار می‌شود؟ هرچه برای یافتن تهویه چشم می‌چرخانم، به نتیجه‌ای نمی‌رسم.

زمین‌های کشاورزی، انبار ضایعات شدند

«اعتیاد بیشتر از همه، یقه آدم‌های اینجا را گرفته است، حتی یقه کودکان و نوجوانان را.» این را مردی با هراس می‌گوید. ساکن نوکاریز است و با چشم خود دیده است و‌ می‌داند که چهاردیواری این انبار‌ها پاتوق مصرف موادمخدر است. لحنش در ادامه صحبت، نرم‌تر می‌شود: «حالا نه همه، اما نزدیک به ۸۰درصدشان.»

خشم و دلخوری در صدایش موج می‌زند: «لعنتی‌ها زمین‌های کشاورزی را هم گرفته‌اند! با درست کردن یک چهاردیواری، زباله خریدوفروش می‌کنند و کلی سود برایشان دارد.»

آدرس تک به تک آن‌ها را‌ می‌داند؛ از کوچه شهیدآوینی۱۶ به بالاتر...، اما حوصله دشمن تراشی برای خود و خانواده اش را ندارد. می‌گوید: «بی خیال! کسی حریف آن‌ها نیست. یکی پلمب می‌شود، چندتای دیگر جایش را‌ می‌گیرند.»  ‌

می‌خندد و ادامه می‌دهد: اهالی به زندگی مسالمت آمیز با موش‌ها و مارمولک‌ها و سوسک‌ها عادت کرده‌اند؛ یعنی مجبورند. مافیای قدرتمندی پشت خریدوفروش آن هاست. قاعده و قانون خودشان را دارند و کسی جرئت پا گذاشتن به داخل قلمرو آن‌ها را ندارد.

مرد، راست می‌گوید: نخستین و بیشترین آسیب، دامن گیر کودکان زباله گرد است؛ آن‌هایی که درس و مشق و کتاب را بوسیده و کنار گذاشته‌اند و کسب وکارشان همین است که باحوصله کیسه‌ها را زمین می‌گذارند، دست را تا آرنج توی زباله می‌برند و هرچه از قوطی و مقوا و کارتن و... به دستشان برسد، بالا می‌کشند و جدا می‌کنند.

معضل اجتماعی یا بهداشتی

امپراتوری ضایعاتی‌ها با همه سخت گیری‌هایی که قانون در حقشان می‌کند، همچنان پایدار است و تمامی ندارد. ناجور در حاشیه‌های شهر ریشه دوانده‌اند. امپراتوری، لفظی است که دیگران هم برای توصیف این موضوع استفاده می‌کنند.

با نیرو‌های سدمعبر و خدمات شهری منطقه ۲ شهرداری مشهد عازم محدوده دیگری هستیم. غلامرضا دمرجلی، پیمانکار شهرداری، با اکیپ خدمات شهری‌ها در منطقه ۲ شهرداری، ما را همراهی می‌کند؛ آن هم در بازدید محدوده بولوارتوس و خیابان نجف و.... می‌گوید: پول و سودی که در این چرخه دست به دست می‌شود، دندان گیر است. معلوم است از آن نمی‌گذرند. تعجبش از این موضوع است که با این همه آسیب و معضل، اتاق اصناف چطور به برخی از آن‌ها پروانه کار، آن هم در محدوده شهری، داده است.

با گفتن این حرف، خودرو مقابل خانه‌ای در محدوده مسکونی ترمز می‌کند و‌ می‌ایستد. در بزرگ رو به مجموعه‌ای باز‌ می‌شود که تا چشم کار می‌کند، کیسه‌های پر از زباله است؛ کیپ به کیپ آن، خانه‌های آپارتمانی است. گربه‌ها میان کیسه‌ها جولان می‌دهند و زباله‌ها را به اطراف می‌پاشند. پیمانکار شهرداری سرنگ‌های بیمارستانی را نشانمان می‌دهد و یواشکی و آهسته، جوری که مالک آن نشنود، می‌گوید:این آقایی که‌ می‌بینید، برای خریدوفروش ضایعات، مجوز و پروانه دارد!

هنوز حرفش تمام نشده است که مرد با پروانه کسب می‌رسد و‌ می‌گوید که ۱۰ میلیون تومان بابت آن هزینه کرده است. حرفی برای گفتن نمی‌ماند. اما پیمانکار از او قول می‌گیرد که فورا محل را تخلیه کند.

دمرجلی از این بابت خیلی گلایه‌مند است که اتاق اصناف چطور به برخی انبار‌ها که اتفاقا در محدوده مسکونی هستند، پروانه می‌دهد و دست شهرداری را برای پلمب و اجرای قانون می‌بندد.

حکم قضایی نداریم

چهاردیواری‌ای که مرد مهاجر در بولوارتوس به اجاره گرفته است، مرتب‌تر به نظر می‌رسد. کیسه‌ها برحسب اینکه نوع زباله چیست، تقسیم بندی و روی هم چیده شده است. مرد، کارت اقامت ندارد و ترسیده است. می‌گوید: «تا فردا صبح همه را خالی می‌کنم.»

پیمانکار دوباره رشته کلام را به دست می‌گیرد و یواشکی می‌گوید: ما حکم قضایی نداریم؛ و گرنه همین حالا وسیله اش را داریم که انبار تخلیه شود.

او سؤالی را‌ می‌پرسد که خودم هم برای طرح آن منتظر فرصت بودم: «فکر می‌کنید سرانجام این پسماند‌ها چه‌ می‌شود؟» و خودش سریع پاسخ می‌دهد: «غالبا در سایت‌های غیرقانونی به فروش می‌رسند و در چرخه‌ای غیربهداشتی به دست ما می‌رسند. این همه پلاستیک بعد از ذوب شدن، دوباره توپ و عروسک و اسباب بازی می‌شوند و به دست فرزندانمان می‌رسند.»

نام انبار‌های ضایعات، تمام چیز‌های هراس انگیز را با خود دارد؛ سرقت، اعتیاد و سایه وحشت بیماری... و حالا فکر کنید این انبار داخل یک مجتمع آپارتمانی باشد! طبقه همکف یک مجتمع چندطبقه و پررفت وآمد را مردی مالک است که خمارخمار است و اگر مواد نباشد، احتمال هر خطایی هست، حتی قتل.... همسایه‌ها بازهم خودشان را دخالت نمی‌دهند. حق هم دارند؛ معتادی که تعادل روحی و روانی ندارد، از هیچ کاری هراس ندارد. پیمانکار آهسته در را باز‌ می‌کند و مردی که بین انبوهی از کیسه‌های زباله خوابیده بود، بیدار شده و عصبانی آن وسط ایستاده است. پیمانکار همان جا و فورا زنگ می‌زند به دفتر معاون امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم و حفظ حقوق عامه دادسرای عمومی و انقلاب مرکز. می‌خواهند درخواست، مکتوب شود؛ چشم هایم از تعجب، مردی هراسان و معتاد را‌ می‌پاید که بلندبلند دشنام می‌دهد.

پرونده‌ای که هنوز باز است

فلسفه بند۲۰ ماده۵۵ قانون شهرداری ها، حمایت معنوی از مسکن و محل سکونت و حفظ آرامش شهروندان است: «شهرداری مکلف است با تمام کسب وکار‌هایی که ایجاد مزاحمت و سروصدا می‌کنند یا محلی برای تجمع حشرات و جانوران هستند، مقابله کند.» ماده۱۶ قانون مدیریت پسماند هم نگهداری، مخلوط کردن، جمع آوری، حمل ونقل، خریدوفروش، دفع و صدور و سامان دهی زباله‌ها را بر دوش شهرداری‌ها گذاشته است.

شکایت‌های پرتعداد مردم از تبدیل منازل مسکونی به انبار ضایعات و مشکلات و معضلات بهداشتی، باعث شد در دی ماه۱۴۰۱ و با دستور فرماندار وقت مشهد، قرارگاه سامان دهی انبار‌های ضایعات تشکیل شود؛ قرارگاهی که براساس گفته‌های محسن داوری، سه رویکرد انتقال، سامان دهی و تعطیلی انبار‌های غیرقانونی را دنبال می‌کرد و درنهایت وظیفه انتقال و ساخت مکانی برای این انبار‌ها به شهرداری مشهد واگذار شد؛ پرونده‌ای که هنوز هم باز است.

۲ میلیون تومان؛ درآمد روزانه زباله‌گرد‌ها

مسعود نوری، مسئول کمیسیون بند۲۰، می‌گوید: انبار‌های ضایعات غالبا در مناطق ۲، ۳، ۴ و ۵ شهرداری قرار دارند. اما به خاطر سودی که این پیشه دارد، به مناطق برخوردار هم رسیده است و درحال حاضر تعداد منازل مسکونی که محلی برای جمع آوری ضایعات شده‌اند، در مناطق یک و ۹ شهرداری زیاد شده است.

او بر مبنای آمار مقایسه‌ای بین منازل مسکونی شناسایی شده که تبدیل به محل ذخیره ضایعات شده است، می‌گوید: در سه ماه ابتدایی امسال، ۱۱۵منزل شناسایی شده‌اند که در مقایسه با ۳۵۹منزلی که در طول سال گذشته شناسایی شد، آمار رو به رشد و هشداردهنده‌ای است.

نوری براساس گپ وگفت‌هایی که نیرو‌های آن‌ها با زباله گرد‌ها داشته‌اند، اعلام می‌کند: میانگین درآمد روزانه آن‌ها بین ۵/۱ تا ۲ میلیون تومان است؛ حالا این رقم را برای ضریب‌های بزرگ‌تر درنظر بگیرید و ببینید چه سودی از دادوستد ضایعات می‌برند.

او تکرار می‌کند: در برخورد با آن ها، کمیسیون بند های۲۰ و ۱۰۰ موازی هم فعالیت می‌کنند. بند۲۰ تخلف صنفی و شغلی و آلایندگی آن را بررسی می‌کند و دیگری به لحاظ کاربری غیرمجاز، حکم قلع را صادر می‌کند.

مسئول کمیسیون بند۲۰، از مشکلاتی که سد راه آن‌ها برای انجام وظیفه شان است، می‌گوید: برای ورود به منازل مسکونی به اذن مقام قضایی نیاز است و ما همراهی خدمتگزاران این مجموعه را برای ورود و تخلیه نیاز داریم؛ همین موضوع کمی دست ما را برای انجام کار بسته است. علاوه بر این، در حال حاضر اتاق اصناف هم باید نظارت دقیق تری بر پروانه‌هایی که صادر می‌کند، داشته باشد. به عبارتی برای حل این معضل، ما نیاز به هماهنگی و همکاری همه بخش‌ها داریم.

نوری موضوع انبار‌های ضایعات را به عنوان یک معضل شهری و حساس مطرح می‌کند و‌ می‌گوید: این موضوع نیاز به تشکیل یک کارگروه ویژه دارد و گرچه در ذیل کارگروه سرقت در فرمانداری فعالیت‌های خوبی انجام شده است، نیاز به کار ویژه تری است.

سامان دهی انبار‌ها در ۳ نقطه شهر

مدیرعامل سامان دهی مشاغل شهرداری و فرآورده‌های کشاورزی شهرداری مشهد، نوید می‌دهد که به راهکار قابل اعتمادی رسیده‌اند.

به گفته عارف عباسی، تمام انبار‌هایی که در سطح شهر فعالیت می‌کنند، غیرقانونی و جزو مشاغل مزاحم هستند و باید با آن‌ها برخورد و مقابله شود که انجام می‌شود.

او یک خبر خوب را هم اعلام می‌کند: «با مشارکت بخش خصوصی در سه نقطه از شهر، سایت‌هایی برای سامان دهی انبار‌ها در نظر گرفته شده که دو مجموعه از آن‌ها به قطعیت رسیده است؛ مجتمع شترک در منطقه۴ و شاهنامه در منطقه۱۲ که ۱۱۷سوله سهم شهرداری شده است. علاوه بر این، بخش خصوصی هم پیش‌قدم شده است تا در این کار سهیم شود و قرار است انبار‌هایی که در شهر پلمب می‌شوند، به این محدوده انتقال یابند.»

عباسی می‌گوید: سال گذشته حدود ۱۱۱۲مجموعه نگهداری ضایعات شناسایی شد که شامل ۷۵۳انبار و ۳۵۹منزل مسکونی بود و بخشی از آن‌ها در محدوده شهری قرار داشت و در محدوده‌های حاشیه شهر. اما متأسفانه گاهی این محل‌ها در مناطق برخوردار شهر هم دیده می‌شوند که حکم تخریب برای برخی از آن‌ها آمده و تعدادی از آن‌ها انشعاباتشان قطع شده است.

به گفته عباسی، بعد از شناسایی انبار‌های غیرمجاز از طریق بند۲۰، این محل‌ها پلمب می‌شوند و اگر فعالیت آن‌ها ادامه پیدا کند، انشعاباتشان قطع می‌شود که وصل کردن آن، پروسه‌ای طولانی دارد.

او یادآوری می‌کند: ضایعات جمع آوری شده از انبار‌ها تحویل سازمان مپ داده می‌شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->